دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

گله بخدا ... نه درددل با خدا!

خدایا ...

وقت اذونه ( بقول یه رفیق نارفیق : اذان نه اذون – گرسنه نه گشنه) خلاصه که آره همون اذونه و وقت راز و نیاز با معبود .. آره یعنی وقت با تو بودنه ... !!! ولی دل من که همیشه با توئه البته اگه لایق باشه ... !

خدایا ما رو رها کن .. خلاص کن ...

 از این همه بودن ها و نبودن ها ...

ازین همه فکر و خیال ...

ازین همه حسرت و حرص ... برای داشتن و نداشن ها ... واسه کارهای به سرانجام رسونده و نرسونده و یا حتی وامونده و رها شده ...

خسته ام ازین همه غل و زنجیری که خواسته و ناخواسته پابندم کرده و شدم یه اسیر زمینی عینی و واقعی ... کجا .... راه دور نرید .. من اینجام حی و حاضر !!!

خدایا ...

پروردگارا ....

مهربانا ......

معبودا .....

بر ما رحم کن .... من از تو عاقبتی خوش می طلبم ... سرانجامی نیک ... رستگاری .... !

این کشتی طوفان زده رو مثل همیشه فقط و فقط به دست های امن الهی و پاک تو می سپارم  .... باشد که رستگار شوم از با تو بودن ها ! والا مرا به خود چندان امیدی نیست ... این با تو بودن هاست که سرپا نگهم می دارد ....


خبرای تلخ درگیری های زاهدان رو حتما شنیدید ... مرگ پشت مرگ ... نابودی تا کجا ؟ همه اش می گیم و می شنویم ... دیگه تحمل ندارم ... بریدم ! خبر مرگ انسان ها شده یه امر عادی و خیلی طبیعی ... به کجا ؟

شما مثلا اهلیان اهل سنت ( که دست هر چی دد و دامه از پشت بستین ) پیغمبر خدا رو هم به سخره گرفتین ... از خدا می خوام به حق آبروی رسول الله و داغ سخت و تلخ نازنین زهرا داد دل از شما به قعر جهنم و فلاکت بکشد .... اون عبدالحمید عقب مونده ای که بلد حرف زدن نیست و انتظار یه جمله درست رو نباید ازش داشت ... خدایا تو شاهد باش که هیچ کس کاری برای مردم بیگناه اینجا نمی کنه ... من که بار سفر برای همیشه بستم اما دعا میکنم یه مسلمون باقدرتی پیدا بشه که استانی به سیستان و بلوچستان نذاره ... بلوچ رو باید نابود کرد ... اینا روی قوم تاتار و مغول رو سفید کردن ... اینایی که دم از رهبر و رئیس جمهور میزنین و آقا آقا ورد کلامتونه ... این آقا یعنی هیچ کاری نمی تونه بکنه ... کجاست اون سفرهای دولتی مضحک و مردم فریب ...

وای که دارم ازین بغض لعنتی خفه میشم ... واسه این بی دین های کثیف پیر و جوان نداره ... بچه ها هم واسه اینا همون قربونی دم توپن .... اینا اینجا رو بدتر از آفریقا و اون درگیری های وحشیانه قومی کردن ...

یا الله  ... یا ذوالجلال و الاکرام !

تو رو به تک تک صفات اعظمت تو دعای زیبای جوشن کبیرت قسم میدم بعد اون قهر طولانی مدتت که خشکسالی رو سالهاست نصیب مردم اینجا کردی ... بلائی خانمان برانداز هم نصیب کافرانش کن شاید خلاصی در راه باشد ...

براشون دعا کنین هر چند می دونم عمق مسئله زیاد براتون قابل درک نیست ... یا حق



 - زیاد خودتون رو اذیت نکنین خواست راه نفسم باز بشه شما به زندگیتون برسین ... جاست ایت!ساری فور اوری تینگ!

خدا خدا خدا ...


رب مهربونم  

به چه زبونی ... زبون نه با همه وجودم میگم .. داد میزنم .. اشک میریزم ... که خدای خوب روز و شب های من ... ازت ممنونم .... ! 

بابت همه اون چیزهائی که لایقم دونستی و بهم ارزونی کردی ! 

همیشه عاشقانه هامو با نجواها و مناجات نامه های خواجه عبداله انصاری ادغام می کنم و نثار بودن بی مثالت می کنم ... از من بپذیر .. همه نگفته های دلم رو ... فورانات دلم رو به تو تقدیم می کنم  !!! من تا تو رو دارم تنها نیستم و همیشه دلم قرص قرصه ... یا کریم و یا رحیم من ! 

دلم هوائیه ... هوای خاک پاک جمکران رو داره ... مجنونم و شیدا ! 

 

ببوسم خاک پاک جمکران را  

تجلی خانه پیغمبران را  

 

التماس دعا ...


السلام علیکیا فاطمه الزهرا ... !


این روزا دلم جور دیگه ایی برای وفات خانم فاطمه زهرا گرفته ... 

بقولی ... مرا عهدیست با جانان ... یه قول و قرارائی با خانم داشتم که این روزا تو فکر اینم که چقدر عملیشون کردم ... اصلا عمل کردم یا هرچه بوده فراموشی بوده و بی حاصلی .. ! 

یا زهرا  ....

یا انسیه دل پیمبر ...  

شما رو قسم میدم به اون دامن سبزی که گلبرگ های دلت رو توش پرورش دادی ...  

ناگفته های دلم رو بشنو ...  

بقول بی بی مریم ( عمه کوچک همسری که شدیدا انسان خاصی به لحاظ مذهبیست ) کاش آدم به درجه ای برسه که خواسته هاش به زبون نیومده برآورده !!! بشن ...  

یعنی ما تا اون حد لایق و سزاواریم که به تعالی برسیم البته با کمک شما ... 

دلم یه جورایی واقعا عزادار شماست و امروز فردا رو سرگرم روضه های شما هستیم ... باشد که بپذیری و مقبول افتد ... 

یاران التماس دعا ... ما رو از یاد مبرید