یه حس خطر .. یه حس بدی زندگیمو گرفته ...
موری من خیلی بد شده ... چشماشو بسته و هیچی نمیبینه جز خودش ...
نه اون حتی خودش رو هم نمیبینه ... فعلا کور دل شده حسابی ...
خدایا کمکم کن تو این ماه عزیزت که ماه خودته ... به هدف بزرگ زندگیمون برسیم و موری راحت شه ... خیلی بی قراریم ... این کابوس کی تموم میشه و ما خلاص ...
یا رب ... نظر تو برنگردد ...