-
گذر عمر ... درنگی نیست !
چهارشنبه 30 اردیبهشتماه سال 1388 11:07
به کجا چنین شتابان گون از نسیم پرسید دل من گرفت ز اینجا ز غبار این بیابان هوس سفر نداری ..................... ...................... ......................... در آخر : چو ازین کویر وحشت به سلامتی گذشتی به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را ... نه به خود خدا سلام ما رو برسون ..............! امروز صبح بعد یه شب خوب و...
-
! ... an amorous unread letter to you
دوشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1388 11:46
اینا رو واسه دل خودم تو این روزایی که حس می کنم چقدر به همه چی بی علاقه و بی توجهی ... و خودم بدتر از توام ... و در کل عاشقانه ایی در کار زندگیمون نیست ... فقط و فقط برای دل کوچولوی مامانی خودم می نویسم ... چون تو اکه می خواستی گوش دل می سپردی به حرفای دلم .... فقط همین ! متشکرم: برای همه وقت هایی که مرا به خنده...
-
به بهانه هزار تا کار نکرده و در راه ...!
یکشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1388 13:30
دلم میخواد که از خودم بگم و احوالم و دورو برم تا از اوضاع جهان و انتخابات مسخره خیلی چیزهای دیگه که اصلا ذره ایی حوصله براشون ندارم ... تازه سرما هم خوردم تو اوج این گرما .. پس بهم حق بدین .. بی حوصله باشم .. تازه یه جورایی هم شارژ روحیم رو به افوله که باید از طرف یکی تقویت بشه ... خوب اون یکی بعد مهربان ربم کیه ......
-
جمع شاد و بی نظیر خوشحالان ... ۱۳۸۲!
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1388 12:31
می خوام امروز از دل بگم ... برام سراغ یه آرشیو خاک گرفته که فقط خودم گاهی میرم سراغش و هیچ کسی نمی تونه بهش دسترسی داشته باشه .. که براش می خونم : گاهی از من عاشقانه یاد کن تو به یادم بوسه ای بر باد کن ...! یادی کنم از یه دوستی ناب سه ساله ! از یه جمع پاک دخترونه و پسرونه که همیشه خدا رو شاهد و ناظر داشتن ...! جمعی از...
-
به یاد یه دوست که نه یه نارفیق قدیمی ...!
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1388 11:02
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن چه دشوار است چه رنجی می کشد آن کس که انسان است و از احساس سر شار است خداوندا تو تنهایی منم تنهای تنهایم تو یکتایی و بی همتا ولیکن من نه یکتایم نه بی همتا فقط تنهای تنهایم ! این شعر ناب یاد آور سید رضا ح. معروف به رابین هود ... رضا کیه ؟یه همراه .. دوست نه هر چیزی لیاقت می خواد...
-
!... a feeling
پنجشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1388 09:01
.... a feeling you feel .... when you feel is a feeling that !!! .... you have never felt before
-
دل گرفته ...!
چهارشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1388 13:56
دلم گرفته... دلم عجیب گرفت....! -چرا گرفته دلت ... مثل آنکه تنهایی ....! -چقدر هم تنها ...! - خیال می کنم دچار آن رنگ پنهان رنگ ها هستی ...! دیشب با همسری تو یه پیتزا فروشی که تازه افتتاح شده و حسابی تمیز بود .. بعد یه روز گرم مزخرف کاری نشسته بودیم و از دل میگفتیم ... دلم غنج (اگه درست نوشته باشم) آره دلم غنج میرفت...
-
ایستادگی ... !
چهارشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1388 10:52
همچون درختان در باد ... صبر را پیشه خود خواهم کرد ... هرچند ... که طوفان حوادث ببرد برگ مرا ... !
-
یادی از جا خالی ها ... !
دوشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1388 11:20
امروز با خودم گفتم هر روز که نباید نگاشت ... باشد تا بهانه ای نو ... حرفی نو ... برای گفتن از خود ! بیابم که یافتم ! چه بهانه ای قشنگ تر از یاد تو ... بابا بزرگ خوب و مهربونم ! سال هاست که نیستی .. زود ما رو از وجود نازنین خودت محروم کردی ... خدایا همیشه از ته دل با تو به نجوا گفتم که چقدر جای خالیشون رو با تمام وجود...
-
! ... on GOD
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1388 13:58
It's beautiful to speak of GOD to man… We cannot fully understand the nature of GOD because we are not GOD, But … We can make ready our consciousness to understand, And grow through, The visible expressions of GOD…! WHEN YOU LOVE … You should not say … GOD is in my heart, But rather… *Iam in the heart of GOD…!*...
-
اشکی ... بی بهانه!
یکشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1388 12:34
رواق منظر چشم من آشیانه توست ** کرم نما و فرود آی که خانه خانه توست!!! امروز رو هم مثل همیشه با یاد و توکل بر مهرربان هستی آغازیدم ... بله شروع کردم .. اول تو محوطه دانشگاه نشستن و صرف هوای پاک بهاری که بزودی از ما گرفته خواهد شد ... گفتن از آنچه از ظهر دیروز تا اکنون بر ما گذشته و گپی خانمانه و کمی تا قسمتی گفتن از...
-
یه حرف نو ...!
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1388 11:58
ان روزا همه اش حرف از بهبود شرایط زندگی با افکار مثبته و حس موفقیت (قابل توجه اینکه بنده از مشتریان مجله موفقیتم که مطالعه اونو به توصیه مکنم .. چرا؟ چون تو این دوره و زمونه که هر روز باید یه چیزی آدمو ببره به اعماق ... اسمشو نبر! خیلی به داد آدم میرسه و به زیبایی کلام یه راه جلو پات میذاره و فکری نو تو سرت میندازه و...
-
کتاب خواهر بزرگ ... خواهر کوچک !
شنبه 19 اردیبهشتماه سال 1388 11:21
بچه که بودم همیشه یه همراه و یاور داشتم به اسم آجی ... آجی مهرنوش ... ! اسمت و دنیات گلبارون .. همیشه بود و الحق که خوب حامی و پشتیبانی بود .. این حمایت ها و حس اینکه یکی همیشه هوامو داره تا همین الان ادامه پیدا کرده و هنوز حس میشه ... خواهری که بهترین دوست دوران زندگیم بوده و هست .. آجی که الان ازم دوره اما از دیده...
-
راز ...
پنجشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1388 08:47
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش می سپارم به تو از دست حسود چمنش !!! خدایا چرا اینجوریه این دنیا ؟ حس می کنم یه دنیا کار انجام نشده دارم !!! حس این که واسه خودم و زندگیم هیچ کار نکردم !!! بخود خدا سخت در تلاشم فکرم و ذهنم سخت در تلاشه که بهترین راه رو واسه زندگیم انتخاب کنم که مبادا به کج راه بزنیم اما نمی دونم چرا...
-
یه جمله از ته دل به محبوبم ...
چهارشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1388 13:37
کاش بودی تا دلم تنها نبود ... فقط همین !!! تو باشی و من تنها باشم ... - تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد!!! متفکرم همیشه از برای تو و وجودی که عاشقانه دوستش دارم .. واسه خودت و خودم دوست دارم .. کاش ... !!!
-
ماه من ... !
چهارشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1388 13:33
ماه من ! غصه اگر هست بگو تا باشد ! معنی خوشبختی ... بودن اندوه است ! این همه غصه و غم ... این همه شادی و شور ... چه بخواهی و چه نه ... میوه یک باغند ! همه را با هم و با عشق بچین ! ... ولی از یاد مبر ... پشت هر کوه بلند ... سبزه زاریست پر از یاد خدا ! و در ان باز کسی .. با صدایی آرام و مطمئن می خواند.. که خدا هست ......
-
یه تولد نو .. تولد یه فرشته آسمونیه دیگه ..
چهارشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1388 08:44
خدایا .. پروردگارا ! تو را بخاطر کدامین نام تو بستائیم که در هر کلامی مدح و ستایش از آن تو ! دیروز من با تولد یه نوزاد زیبای پسر *زن دائی جون* شدم .. بله به سمت های زندگیم اضافه شد .. یه پسر سفید خوشگل.. که تو قدم گذاشتن و ورود به این دنیای وانفسا ** که فقط براش تو همین دنیا شادی و سربلندی رو آرزو می کنم ** عجله داشت...
-
به تو که همدم لحظه های زندگی منی ...
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1388 09:58
محبوب دلم کاش گوش شنوایی داشتی ... ! ولی من همیشه در بود و نبود تو برات میگم هرآنچه را که لایق آنی ... * رشته ی مهر تو را پیوند جانم کرده ام ... تا نگیرد هرگز از دست تطاول ها گسست ! (ح.د.) * تا بخت بلند ما تو باشی ما طالع خفته ای نداریم ماییم به ملک فقر خشنود گر دیبه ی بفته ای نداریم از ما دم گرم و شعر تر خواه جز سینه...
-
تضاد ...
دوشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1388 09:48
خدای من .. گاه به غایت هستی دلتنگم و گاه به غایت دنیایی پرانرژی و امیدوار ! چرا گاه یک انتخاب برام میشه حکم یه کوه جابجا کردن ؟ یعنی اینقدر سخته ؟ واسه من اینجوره یا بقیه هم درگیر این مسئله هستن ؟ حتی نمی دونم کلمه انتخاب هم درسته یا نه اسمش چیز دیگه ایه ؟ مانده ام بر سر یک چهاراه چه کنم چه کنم های دلم ... منم و یه...
-
وه که چه با شکوه کرده ای طبیعت را ... تو!
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1388 11:47
... snow ... look , what a beautiful nature and good contrast ... sky ... over your head ... white ground ... under your feet ... every thing is white ... and between them ... there is a blackheart !!! : dear GOD i never thought that life would be so beautiful until you ... touched my heart ... ... thank you for...
-
یه تشکر عمیق از خدای خوبم ...
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1388 08:33
الهی ... تو را شکر بابت باران رحمتی که بر سر ما باراندی ... ** وای باران باران ... شیشه پنجره را باران شست ... از دل من اما چه کسی .. نقش تو را خواهد شست ؟ ** یه شب قشنگ و آروم داشتم با صدای شرشر بارون .. با حس ناب بوی خاک و رقص درخت ها .. اونقدر با خدا حرف زدم ..گفتم و گفتم ... شاید رها شم ... این روزا ذهنم کجاها که...
-
خسی در خاک ... کسی در افلاک ...
یکشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1388 08:10
درهای آسمان که گشوده شد ، تو که آمدی ، پیدا بود از جنس ما نیستی ، از جنس ما که هر روز و روز ، سردرگُمیمان را می دویم و هر شبانه رویایِ همسر برادرمان را به تخت میبریم . .. ما که نه عشق میدانیم یعنی چه ، ما را به آتشِ در دل چکار ، ما همینکه شکمی پُر کنیم و در تختمان به بیگاری مشغول شویم در بهشتیم ، آنوقت تو آسمان آورده...
-
تبریکات ویزه ...
شنبه 12 اردیبهشتماه سال 1388 08:37
تولد حضرت زینب عزیز .. عمه آقا امام زمان .. اول تبریک به نوادگان محترم میس. فلورانس نایتینگل عزیز ... روز پرستار رو اول به مینای قشنگم و بعد خاله های خوبم تبریک میگم ... بعد یک عمر خدمت خدا قوت ... بوسه بر دستان گرم و نگاه مهربونتون ... فلورانس جون روحت شاد با این دست پرورده هات. بعد هم روز معلم بر همه زحمت کشان عرصه...
-
فقط یه لحظه ...
چهارشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1388 11:21
just one moment to : * sit down and think... * gratitude yourself ... * clean all the past altes and worries ... * think : one worry case didnt worth to pine and crab ... * think about little happinesses ... * shoot all the negative thoughts ... * remember a sweet experience or memory ... * relax and recreate yourself...
-
باید همواره عاشقانه زیست و همواره دوستی ها را تازه کرد ...
چهارشنبه 9 اردیبهشتماه سال 1388 11:16
امروز کلی جاها سرک کشیدم و به این حرف مینای قشنگم رسیدم که ** آدمی هرگز از محبت سیر نمیشه ** به افتخار دل دریائی اش که بچه دریا هم هست .. بزن کف قشنگه رو .. تا حالا نشده حرفاش یا پیش بینی هاش غلط از آب در بیاد ...دنیا دیده است دیگه واسه همین کارش حرف نداره ... چه دنیایی داریم ما .. هر لحظه در حال نو شدن و آموختن .....
-
موسیقی آرام جان و کلام دل ...
سهشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1388 09:31
پروردگارا ! رشته ی مهر ترا پیوند جانم کرده ام تا نگیرد هرگز از دست تطاول ها گسست ! (حکیمه دبیران) وقتی دلت تنگه ... آسمون دلت ابریه و هوای باریدن داره ... وقتی دلت می خواد پر بزنه بره ناکجا آباد این دنیا... وقتی دلت یه مونس .. یه همدم.. یه ..... می خواد چقدر گوش کردن به آهنگ آدم رو آروم میکنه . روح آدمو می بره هرجا که...
-
به بهانه پنجمین سالگرد عقدمون ... ۶/۲/۱۳۸۴
دوشنبه 7 اردیبهشتماه سال 1388 13:49
آره این لحظه های عمر شیرین ماست که داره بدو بدو میره و ایام رو پشت سر میذاره ... شاد بودم این روزو بخاطر اینکه تنها نبودم ... یه زمانی معنی شادی رو دقیق می دونستم و مزه اش همچین شیرین زیر زبونم بود حالا ... خدا رو شکر ! عزیزم یادش نبود ... !!! آره یا نبود یا بود و به روی خودش نیاورد ... خدایا یعنی من می تونم این موجود...
-
شادی بودن در کنار عزیزان ...
پنجشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1388 08:37
امروز شادم که عزیزانم رو در کنارم دارم ... خدایا شکرت ! ولی نمی دونم چه حسیه تلقین نیست بخدا اما همیشه یه چیزی باید مزه شادی رو از وجودم پر بده ... دیروز همسری بی دلیل سخت گرفته و عصبانی بود دلیلی براش یافت نکردم .. و به این نتیجه رسیدم که آقایون رو کمتر تحویل بگیریم خودمون راحت تریم یس یعنی بلههههه *** دوش وقت سحر از...
-
MY SPIRIT ...
چهارشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1388 12:32
MY SPIRIT IS TO ME AS A COMPANION ... WHO COMFORTS ME ... WHEN THE DAYS GROW HEAVY UPON ME... WHO CONSOLES ME ... WHEN THE DIFFLICTIONS OF LIFE IS MULTIPL ...! WHO IS NOT A COMPANION TO HIS SPIRIT IS AN ENEMY TO PEOPLE... AND HE ... WHO SEEMS NOT IN HIS SELF A FRIEND DIES DESPAIRING ...! FOR HIS SPRINGS FROM WITHIN A...
-
یه نشونه از خدا ...
سهشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1388 12:39
********* به دست تو دادم دل پریشانم دگر چه خواهی ... ********** من عاشق پروانه سفیدم .... خدایا در اوج ناراحتی و اون فشار عظیمی که روم بود زیر آسمان خدا نجوا می کردم و دردل می گفتم و واسه خودم گله می کردم و نگران حال مروش خودم بودم که که .... بله یه پروانه کوچولوی سفید قشنگ واقعا واقعا پروانه وار دورم چرخید و منو مست...