دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

الهی بامید تو ... !


خدایا پروردگارا ... وه که چقدر کار دارم ... مشهد نبود ... فردا عصر یعنی ۴شنبه ۱۳/۳ میپریم بسوی زادگاه با یه دنیا شور و اشتیاق ... وای گنبد بارگاه آقام .. علی ابن موسی الرضا ... انیس النفوس ... دلم پر میزنه واسه عطر خونه ات .. یا امام رضا خودت کمک کن تا کرهام براحتی و سهولت انجام بشه و جابجا بشم و یه نفس راحت .... 

آهای دوستان شرح پریشانی من گوش می کنید ... یوهو ... زدم یه جورایی به اون درش .. بی خیالی رو عشق است .. یه کمی لاتی و بی تربیتی چاشنیش .. می چسبه آی بدو بدو بد آموزی داریم هوارتا !! 

مهمون داریم هم تموم شد و دیگه باید برم سراغ کارتن جمع کردن و بسته بندی جهاز قشنگم ... وای دل کندن ازین خونه برام خیلی سخته ... خیلی خیلی دوسش دارم ... کاش پولمون می رسید می خریدیمش یا نه می تونستم با خودم ببرمش مشهد .. من خونه امو دوست دارم ... همه چی اش عالیه ... زیباست ... عزیزم ایشالا یکی بهترش رو میگیری ... غصه نخور مادر جان ... 

وای نمی دونین مامی و ددیم چه شوری دارن و تماس پشت تماس و هماهنگی و گزارش گیری ... دلم واسه کوچه پس کوچه های شهر تنگ شده ... کلی باید به حساب دلم برسم تا از دلتنگی در بیاد باشه ایشالا سر فرصت ... ثبت نام دانشگاه هم هست و کلاسای ترم تابستون ...  

یه هفته ای باید برم و برگردم  ... بعد استعفای کاری و تصفیه حساب ...  

من دلم برای مادر شوهرم می سوزه این روزا دلم نمی خواد زیاد ببینمش ... کاش می شد همه رو با خودم ببرم ... خاله ها رو همینطور ... بعضی از دوستامو ...  

خدایا راضیم برضای تو ....  

برام دعا کنید کارام روبراه بشه بی دغدغه .. بی ناراحتی و دلگیری ... منم حرم آقا یادتون می کنم .. معامله پایاپای ...  


راستی امروز یه مسابقه نقاشی مخصوص بچه های دبستانی به پائین همکاران و دانشجویان و هیات علمی ها داشتیم و به دعوت حاج آقا ما هم رفتیم ...  

الهی قربون این روح های لطیف شما برم که سرچشمه پاکی هستین و نور ... به ۹ نفر با داوری مسئول کانون پرورش فکری نوجوانان جایزه دادن که پس لرزه هاش از جایزه نگرفته ها حالمون رو گرفت .. نقاشی ها می بایستی مربوط به نماز می بود ... چادرای گل گلی و سجاده ها .. خلاصه که زیبا بود و من حسابی هوای دلبر شیرین خودمون ... آیناز زیبای عمه رو کردم که ایشالا بزودی می بینمش ... روم به دیفال دلم بدجوری هوای بچه دار شدن کردنه ... همسری گلم هم همینطور ... بذار ایشالا جابجا بشم و کارا اوکی بشه ... بعد شیرینی مامی شدن رو هم ایشالا میدیم .. با اجازه بزرگترها البته ! جسارت شد !   

دگر بارت که بینم لبت خندان ... دلت را شاد بینم ...

نظرات 4 + ارسال نظر
آیتا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:14 ب.ظ

سلام دوست عزیز به فروشگاه منم سر بزن خوشحال می شم عزیزم

"فروشگاه اینترنتی آیتا شاپ " فروش جدیدترین فیلم ها ، کارتون ، نرم افزار ، بازی و... با 35% پایین تر از قیمت پشت جلد کالاها

"">> اخراجی ها 2 - یوسف پیامبر ایرانی - جی تی ای <<"

"""""""""""" Www.aytashop.com """""""""""""""

دختر رودسری پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 10:10 ق.ظ http://dokhtarerudsari.blogfa.com/

سلاممممممممممممممممممم عسیسم ...
خوبی ؟
هنوز متن وبت رو نخوندم ..اول اومدم نظر بدم بعد بخونم.
راهنمایی های من به دردت نخوردن؟
پس چراتو وبت از عکس استفاده نمی کنی ؟

سلام خانمی مرسی از لطفت ... حقیقتا وقت نکردم ... شما هم اگه یه بار دیگه لطف کنی و دقیق بگی خهلی خهلی قربوست میرم .. باشه ... بوی دریا وای دلم تنگه شماله ..

greenplum پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:46 ب.ظ

التماس دعا مهری جون
سلام منو به امام رضای عزیزم برسون

سلام به رو ماه شب چهارده ات گلی .... چشم به رو دو دیده
حرمی که در مشهد به پاست
هم برای من نجف هم کربلاست
خاک او را غرق بوسه می کنم
چونکه جای پای اربابم رضاست

جیو سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 12:31 ق.ظ

سلام لطافت بارون
کجایی؟
حرم دعا گو باش ... خیلی دلتنگم

سلام دخمل غمگین ... جاتون واقعا خالی ولی سبز بود ... آخ که چه صفایی بود ... ایشالا زود زود بری پابوسی آقا ...
حرمی که در مشهد به پاست
هم برای من نجف هم کربلاست
خاک او را غرق بوسه می کنم
چونکه جای پای اربابم رضاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد