دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

دختری با کوله باری حرف نگفته ...

امروز هم یکی دیگه از روزای قشنگ خدای مهربونمه  

اما من ... سخت غمگین و متفکرم!!! طوری که صبح که بیدار شدم انگاری از یه سمینار طولانی اومده بودم ... کله ام پر حرف بود از نوع گفته و نگفته ... شنیده و نشنیده ... !!! 

کمک می خوام ؟ پول نه ... حالم ازین سه حرفی کثیف بهم می خوره! همفکری می خوام ! سریع دارم از دست میرم ...؟! دنیام ژولیده پولیده اس اما ظاهرم نه اونقدر دیگه تونستم سلف کنترل داشته باشم ؟ جدی جدی حلقه های اشکم روانه ......... نه نیا !

نظرات 3 + ارسال نظر
جیوبانی پنج‌شنبه 27 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:38 ب.ظ

سلام عزیزم
خوبی ... ایشا لا حضرت زهرا دستای قشنگتو بگیره و یه نگاه به دلت بندازه تا آروم شی ...
مرسی از اینکه میای و دلمو شاد میکنی ...
وقتی دلت میگیره خوب نگاه کنی میبینی تو بغل یکی هستی که خیلی دوست داره ... طاقت نداره اشکاتو ببینیه ... خوب نگاه کن میبینیش... اون وقت میتونی کلی باهاش حرف بزنی ...حتی دعوا کنی ... اما اونه که دلتو آروم میکنه ...میشنوه ... و اون طور که خودش خوب میدونه کاراتو درست میکنه ...

سلام مهربون
مرسی از اینهمه انرژی مثبتی که فرستادی و حرفای قشنگی که زدی ولی ... من عاشق یه شعر زیبام با متن زیبای انگلیسیش بعدا برات میذارم همیشه با خودم زمزمه اش می کنم . خیلی دلنشینه . میدونی من ناراحت مشکل کسیم که بی پرده بگم برای من عزیزتر از جانه ... میتونی درک کنی که برات تا این حدمهم باشه و تو نتونی کاری براش بکنی همین افکار دلم رو غصه دار میکنه ... یا بهتر بگم نمی ذاره صداشو بشنوم ... دلم پر میزنه واسه مسجد جمکران . تورو خدا برام دعا کن . من فقط از خودش گره گشایی می خوام. همدم خوبی هستی ها . روزگارت سبز و پرگل

جیوبانی جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 12:24 ق.ظ

عزیزمممممممممم
خانومی
ماه من
خوبی؟
این کامنت خصوصی بمونه
مرسی که میای ... من همیشه منتظر حرفای دلنشینت هستم ...

یک گل مینا دارم که میگه ... منظورم مامان بی نظیرمه ... بله همیشه میگه حرف دل بر دل هم مینشینه پس بدون که حرفات بدجور به دلم نشسته پس دریغ نکن . شما منو یاد دوست راه دورم میندازه. دوست خوب هم نعمت بزرگیه نه ؟ من که بر این اصل سخت معتقدم چون خدا دوستای خوبی بهم داده توی هر برحه از زندگیم حالا هم نوبت شماست مجبوری تحمل کنی ... بخند که خنده لایق لب های توست و خدا شادی بنده هاشو دوست داره

جیوبانی جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 07:30 ب.ظ

دوست گلم خوبی ؟ کجایی
دلم واست تنگولیده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد