چه وصالی بشه ... لیلی و مجنونی که به هم رسیدن ...
الهی مبارک باشه دختر خاله قشنگ و مهربونم ...
براتون عشق آرزو میکنم و هر روز عاشق تر بودن ...
دیگه پریدی بسلامتی ... چه شبی بشه شب نامزدیت گلم ...
دیروز صبح سرکار به یادت بودم و عصر خبر خوش شنیدم ...
الهی هزار بار مبارکت باشه ... شاد باشین و عاشق 
یه حس خطر .. یه حس بدی زندگیمو گرفته ...
موری من خیلی بد شده ... چشماشو بسته و هیچی نمیبینه جز خودش ...
نه اون حتی خودش رو هم نمیبینه ... فعلا کور دل شده حسابی ...
خدایا کمکم کن تو این ماه عزیزت که ماه خودته ... به هدف بزرگ زندگیمون برسیم و موری راحت شه ... خیلی بی قراریم ... این کابوس کی تموم میشه و ما خلاص ...
یا رب ... نظر تو برنگردد ...
اتمام یه نامه اداری مهم اومدم پشت میز کارم این ساختمون ... وای چقدر دلم براش تنگ شده بود...
دفتر کارم و همه متعلقاتش .. بزودی از شما خداحافظی می کنم .. از همه مهم تر همکارام ... نه دوستام ... خونه ام و این شهر ... الهی بامید تو ... بامید روزهایی روشن و خدایی .. سرشار از عطر تو !!! 
