دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

دل نوشته های من از خودم و خدای خودمَ ... شادی ها و غم ها

خلاصه از هر دری من باب سخن با دوستان ...

یه نشونه از خدا ...

     *********  به دست تو دادم دل پریشانم دگر چه خواهی ... ********** 

من عاشق پروانه سفیدم ....  

خدایا در اوج ناراحتی و اون فشار عظیمی که روم بود زیر آسمان خدا نجوا می کردم و دردل می گفتم و واسه خودم گله می کردم و نگران حال مروش خودم بودم که که .... 

بله یه پروانه کوچولوی سفید قشنگ واقعا واقعا پروانه وار دورم چرخید و منو مست خودش کرد ... این یعنی چی ؟؟؟  

یعنی من می شنوم تو رو ؟ می بینم تو رو ؟ پس کو جواب نهایی و عاقبت بخیری این مسئله ... 

من همیشه منتظر اون بی انتهام .... 

خداجونم مرسی

نظرات 2 + ارسال نظر
greenplum سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 06:39 ب.ظ http://greenplum.blogsky.com

سلام علیکم و رحمت الله
غرض از مزاحمت
عذر میخام دکتر من چه اهانتی کردم به بچه مشهدی ها؟؟؟
البته یه مشهدی هم هست دور و برم که ازش زیاد دل خوشی ندارما...ولی این ربطی به بقیه نداره که!!
خلاصه یادم نمیاد اسائه ادبی کرده باشم

عزیزم خیلی جدی گرفتی ها ... سخت نگیر ! من دربست مخلص همه ام ... راستی منظورت چی بود از پروفایلم ... یعنی اینقد بده ؟؟؟
شرمنده یا بوی غم میده باید اسمشو بذارم ماتمکده ... بهم بگو باشه . مرسی

جیوبانی جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 01:51 ب.ظ

شما پزشک هستین ؟ :))

جیو جون چی شد فکر کردی من پزشکم ؟ در حالی که نیستم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد